کنار اجاق گاز ایستاده بودم و یک چشمم به مانیتور بود تا ببینم بالاخره غسالم از ته چاه در می‌آید یا نه و چشم دیگرم به پیازها تا جزغاله نشوند. چشم امیدم هم به تلویزیون بود و سخنرانی مهم رییس جمهور.

     دکتر روحانی بعد یک دور تقویم تاریخ و نقل داستان غدیر، چنان وعده‌ی هیجان‌انگیزی داد که چهار ستون بدنم لرزید که یا ابرفضل باز حسن آقا می‌خواهد یک کاری بکند! 
     او گفت هفته‌ی دیگر قرار است گشایش ایجاد کند به شرط آنکه رهبری موافقت کند. او نگفت قرار است کجایمان را بگشاید.

     از دیروز در خبرها و اطلاعیه‌ها دنبال ردپایی از این گشایشم و هر خبری را به گشایش موعود ربط می‌دهم.

    در خبرها خواندم این هفته کوه دماوند تعطیل شده است تا کوهپیمایان به کرونا مبتلا نشوند. از آنجا که سر کیسه که همان راه شمال است را باز گذاشته‌اند و سوراخ تنگ کیسه که همان دماوند است را چسبیده‌اند یعنی این خبر شبه‌دار است. شاید رییس جمهور می‌خواهد به هر ایرانی چند متر کوه دماوند بدهد و قرار است کوه وقفی را بین مردم تقسیم کنند. احتمالا کوه را بسته‌اند تا با خیال راحت بخش‌بندی کنند.

     کارشناسان امر امیدوارند اف ای تی اف امضا شود. از نظر من بعید است دکتر روحانی اسم چنین حرکت بزرگ و انقلابی را گشایش بگذارد. این عمل، یک تحول عظیم بنیادیست است از جنس برجام که اگر موفق شود آنقدر می‌گوید اف ای تی اف که بیانش از آب‌خوردن راحت‌تر شود.

    وای به حالت آقای رییس جمهور اگر گشایشت یکی از همین عرضه اولیه‌های بیست هزار تومانی باشد. یعنی خودم به تنهایی آنقدر بر علیهت قلم فرسایی ‌کنم تا جان قلم در آید.
   
کاش گشایش موعود، گشایشی باشد گشایشگر.

طاهره‌جمشیدی
۱۶ مرداد ۹۹